به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد ابن الدین حمیدی استاد دانشگاه امام حسین(ع) در باره مفاسد اقتصادی تاکید کرد: دوران آملیلاریجانی، ضعیفترین دوره قوه قضائیه بود و در همین دوران فسادها رشد کرد. آیا اینها عامدانه بود؟ در سطح کلان نبود، اما در سطح خرد بود.
بخش هایی از گفتگوی روزنامه جوان با این استاد دانشگاه را بخوانید:
شما میفرمایید این اغتشاشات یک ضلع بیرونی دارد که همان توطئههای بیرونی است و یک ضلع درونی هم دارد که ناکارآمدیهای درونی است، البته شما این ناکارآمدی را مشخصاً به اصلاحطلبان مربوط دانستید، اما بخش قابل توجهی از دستگاههای حاکمیتی دست طیفی بوده که متعلق به اصلاحطلبان نیست.
ببینید ما هم خطا داشتهایم. اگرچه در نگاه تمدنی، امریکاییها تلاش میکنند ما را به آن سمت الگوی تعریفشده خود ببرند، اما ما هم بیخطا نبودهایم، البته اجازه بدهید یک نگاه تاریخی به این قضیه داشته باشیم. از ابتدای ظهور اسلام تا سال ۱۳۵۷ هیچگاه قدرت سیاسی دست شیعه ۱۲امامی نبوده، پس ما آمدیم روی کار. حضرت امام (ره) در خاطرات خود میگویند، من هم فکر نمیکردم انقلاب به این زودی پیروز بشود. معنی این حرف این است که ما فاقد برنامهریزی برای شروع یک نظام حکومتی بودیم. با این اوصاف ما در حکمرانی خود یک راه بیشتر نداشتیم: آزمون و خطا. شما توجه کنید وقتی انقلاب ۱۹۱۷ در شوروی اتفاق افتاد، قبلاً نظریههای اقتصادی، ارتباط با کشورهای دیگر، مبادلات و نقش مالکیت تعریف شده بود، البته بلشویکها وقتی آمدند ۱۰ سال با لیبرالیسم جنگیدند و مانع رشد شدند و بالاخره بعد از ۶۰ سال پروستریکا یا همان اصلاحطلبان روی کار آمدند و البته به نام اصلاحات اقتصادی، نابودی انقلاب کمونیستی را رقم زدند ولی ما هیچ چیزی در این عرصهها نداشتهایم. ما از اقتصاد یک کتاب «اقتصادنا»ی شهید صدر را داشتیم که آن هم بیشتر به اقتصاد خرد و مناسبات بین فردی میپرداخت و در اقتصاد تقریباً چیز مکتوبی نداشتیم، البته نمیگویم در اسلام نداریم نه! روی زمین نداشتیم.
در مناسبات خارجی چطور؟
در مناسبات خارجی ما فقط یک شعار نه شرقی، نه غربی داشتیم، یعنی تنها راهبردمان این بود.
بخشهای اقتصادی چه؟
در مالکیت قرار شد بر اساس آنچه قانون اساسی تعریف میکند، یعنی مالکیت فردی، تعاونی و دولتی عمل کنیم ولی اینها هم مصادیق عملیشان روی زمین تجربه نشده بود. خدا بیامرز مرحوم دکتر حسن حبیبی وقتی پیشنویس قانون اساسی را نوشت، الگویی از فرانسه گرفته و سعی کرده بود با ارزشهای دینی خودمان هماهنگ کند، اما وقتی در میدان عمل وارد شدیم، هر راهی که در اقتصاد رفتیم به نوعی خطا کردیم و یک راه دیگر رفتیم.
چرا این اتفاقات افتاد؟
کسی عمدی در کار نداشت. مرحوم هاشمی در آن ۱۰ سالی که در نماز جمعه درباره عدالت اجتماعی صحبت میکرد، دنبال ترسیم عدالت بود. کاری نداریم که درست رفت یا غلط، ولی به دنبال ترسیم عدالت بود، اما نهایتاً نتوانست عدالت اجتماعی را عملی کند. ما در اجرای عدالت اجتماعی ضعف داشتیم و به دلیل ضعفهایمان در سوءحکمرانی و سوءمدیریت اجازه دادیم سیستمهای مخوف رانتی شکل بگیرند.
چرا سیستمهای رانتی به این راحتی شکل گرفت؟
به هر حال اسلام دین رأفت است. همیشه فکر میکردیم اینهایی که دستاندرکار امور اقتصادی هستند، آدمهای خوبی هستند، اما در درون این آدمها، افراد شیطانصفت بودند. ما با رویکرد خوشبینانه همیشه سوءمدیریت داشتهایم، خب البته همیشه هم سعی میکردیم با اینها مبارزه کنیم ولی برای آن روش نداشتیم.
یک مثال میزنید؟
دوران آملیلاریجانی، ضعیفترین دوره قوه قضائیه بود و در همین دوران فسادها رشد کرد. آیا اینها عامدانه بود؟ در سطح کلان نبود، اما در سطح خرد بود. توجه میکنید؟ این رویدادها و فسادها در راهبردهای اصلی کشور نبود. نه در برنامه توسعه بود، نه در برنامههای سالانه دستگاهها ولی به دلیل اینکه نظارت دقیقی صورت نمیگرفت نه از سوی مجلس و نه از سوی قوه قضائیه این فسادها بالا گرفته و آسیبهای خودش را هم بر جا گذاشته بود.
نظر شما